کد مطلب:140339 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:136
شهادت عروه غلام حر بن یزید ریاحی
پس از شهادت حر و پسر و برادرش جناب حر غلامی داشت بنام عروه كه همراه آقایش از لشگر عمر سعد به سپاه امام مظلوم علیه السلام ملحق شده بود وی پس از آنكه ناظر شهادت آقا و آقازاده و برادر آقایش بود عرصه بر او تنگ شد بطوری كه از جان شیرین سیر گردید و بی اختیار مركب به میدان تاخت و تنی چند از آن نامردان را به خاك مذلت انداخت و بدین ترتیب داغ خود را فرو نشاند سپس از میدان مراجعه كرد و خود را مقابل امام علیه السلام رساند و به روی قدمهای مبارك آن حضرت افتاد و عرض كرد:
مرا ببخش كه بدون رخصت شما به میدان رفتم، اختیار از دست رفته بود اینك پوزش خواسته و از شما درخواست اذن می كنم.
امام علیه السلام به او اذن داد، وی پس از دریافت اذن مركب به جولان درآورد و خود را زد به دریای لشگر، لشگر عمر سعد محاصره اش كردند و از اطراف به او حمله نموده و با حربه های خود بدنش را پاره پاره كردند.
مرا ببخش كه بدون رخصت شما به میدان رفتم، اختیار از دست رفته بود اینك پوزش خواسته و از شما درخواست اذن می كنم.
امام علیه السلام به او اذن داد، وی پس از دریافت اذن مركب به جولان درآورد و خود را زد به دریای لشگر، لشگر عمر سعد محاصره اش كردند و از اطراف به او حمله نموده و با حربه های خود بدنش را پاره پاره كردند.